محله قیلر (یوخاره محله یا محله بالا)

«  قروه کردستان  »

محله قیلر (یوخاره محله یا محله بالا)

«محله زادگاه و زیست نیاکانم»

 

وجود پتانسیل های موثر در منطقه نقش بسزایی در شکل گیری اولیه سکونتگاه قروه داشته است، عواملی همچون وجود توپوگرافی مناسب (امنیت) ،بافت کوهستانی موصوف به قیلر ، دسترسی های مناسب آن از لحاظ امنیتی ، امکان سهل پناه گرفتن و پخش و مخفی شدن ساکنان در صورت تهدیدات احتمالی راهزنان و یاغیان محلی در دامنه های کوه و استفاده از غارهای موجود و مخفی قیلر و همچنین وجود مولفه های اقتصادی نظیر خاک غنی و حاصلخیز و آب و هوای مناسب ،می تواند عمده دلایل مورد قبول در شکل گیری اولیه کانون  جمعیتی قروه و علل الخصوص محله قیلر که موضوع بحث است باشد.

بطور کلی در بررسی سکونتگاهای روستای ایران می توان ذکرکرد: سکونتگاهها را در کنار رودخانه ها و دریاچه ها یا هرجا که دارای آب و خاک مناسبی بوده بناء می کردند ، مکان گزینی مناسب  اولیه یک روستا یا شهر نقش بسیار مهم و اساسی در توسعه آن سکونتگاه داشته است ، اگر امکان گزینی بصورت اصولی و با رعایت اصول و ضوابط صورت گرفته باشد ،طبعا شکل گیری آن کانون جمعیتی روند صعودی داشته است ، در خصوص قروه و محله قیلر نیز می توان بیان کرد:شکل گیری اولیه آن سوای عوامل طبیعی و وضعیت توپوگرافی و آب و خاک مناسب ، تلفیقی از عوامل طبیعی و مصنوعی در توسعه آن نقش آفرین و تاثیر گذار بوده است ، جانمای و انتخاب مکان مناسب با موقعیت ویژه و استراتژیک ،باداشتن دسترسی های مناسب ، و از همه مهمتر «قابلیت و توانمندی مردم شهر قروه ، خصوصا ساکنین محله قیلر قدیم در همزیستی مسالمت آمیز و ایجاد روابط خوب و تعاملات مناسب اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با دیگران »که بنظرم نقش اساسی در جذب  مهاجران و جمعیت از هر سوی کشور با هر دین ، آئین ، مذهب ، زبان و آدابی ، و همچنین امکان سهل استقرار و اهتمام و همکاری در ایجاد مساکن ثابت برای مهاجران و پذیرا بودن آنان بدون کوچکترین تنش و ناملایمات و ناهنجاری اجتماعی دانست .

 

 پیوندهای اجتماعی و فرهنگی موجب گردهم آمدن انسانها در کنار یکدیگر و تشکیل یک محله می شود، ساختار کالبدی و اجتماعی شهر در پهنه گسترش آن و در نواحی مختلف متفاوت است و این تفاوتها موجب شده تا از دیر باز هر شهر بخش های مجزا و مختلفی داشته باشد که از نظر ساختار  اجتماعی ، فرهنگی و حتی اقتصادی نسبت به سایر قسمتها متفاوت باشد ، لذا به هر کدام از این بخشها یک محله گفته می شود که کوچکترین واحد کالبدی شهر نیز محسوب می شود.

محله بندی به نوعی به یک شهر هویت می بخشد و شهرهای تاریخی و قدیمی این هویت را از گذشته های دور برای خود حفظ کرده اند، به نحوی که اگر شهروندی سالیان متمادی در شهری با قدمت چندین دهه زندگی کرده باشد ،محله های آن و ویژگیهای هر یک از آنها را بخوبی می شناسد و نسبت به محل سکونت خود نیز حس تعلق و وابستگی پیدا می کند.

امروزه مشخصاتی برای محلات تعریف شده و حتی ضوابط جمعیتی یک محله ، حداقل 10 هزار و حداکثر 20هزار نفر را لحاظ نموده اند و پهنه هایی که بین 10 تا 20 هزار نفر جمعیت دارند را یک محله محسوب می کنند، مرز محلات نیز الزاماً باید منطبق بر عوارض طبیعی یا معابر شهری باشد.

محله همان هویت مکانی همه ما انسانهاست که بعد از توجه به شهر ، آن را برای تشخیص هویت فردی خود می شناسیم و خاطرات خود را در قالب آن محله در اذهان می پرورانیم ،بعبارت دیگر محله همان خانه هایی هستند که در کنار هم با صمیمیت قرار گرفته اند و تشکیل یک شهر را داده اند ، و همسایگی خانه ها منجر به همبستگی شده و فضای صمیمی را ایجاد کرده است، متاسفانه امروزه با گسترش روند شهر نشینی جایگاه محله های قدیمی نیز تغییر کرده و دیگر محله ها ، نه آن جایگاه و نه آن شکل و ظاهر گذشته را دارند و نه امکاناتی را که باید داشته باشند را دارند ، در نتیجه باعث شده بسیاری از افرادی که تعلق خاطری به محله خود داشته اند نیز آن را رها کرده و به محلات دیگر نقل مکان کنند .

همانطور که واقفید مکان سازنده بخشی از هویت افراد است ، اما امروزه مکانهای شهری از جمله محلات قدیمی متاثر از شهر نشینی و شهرسازی های جدید معنای واقعی خود را از دست داده اند که در نتیجه این فرایند باعث تضعیف هویت مکانی شهروندان امروزی شده  ، با وجود این ممکن است بعضی محلات قدیمی به مثابه عناصری هویت بخش به حفظ وارتقاء هویت مکانی شهروندان کمک کنند ، هویت مکانی یا هویت بر پایه مکان به معنادار بودن و اهمیت داشتن مکان برای ساکنان و استفاده کنندگان آنها، و همچنین به ادراک فرد از خویشتنش نیز کمک می کند ، فلذا هویت مکانی نشان دهنده اهمیت نمادین یک مکان به منزله مخزن احساسات و روابطیست که به زندگی هدف و معنا می بخشد بنابراین هویت مکانی به قول « ژرو شافسکی » به مثابه مولفه ایی از هویت خویشتن است که عزت نفس و حس تعلق به اجتماع را در فرد افزایش می دهد ، در واقع مکان سازنده بخشی از شخصیت و هویت افراد است که خود را با آن می شناسند و به دیگران نیز می شناسانند ، آنگاه که در باره خود می اندیشند خود را به آن مکان وابسته می دانند و آن مکان را بخشی از خود می انگارند وبا آن روابط عمیق برقرار میکنند.

امروزه «از دست رفتن مکان» به سر گشتگی و بیگانگی انسانها انجامیده است ، تقلیل سکونتگاه های انسانی به سرپناه ، بدون معنا و بی ثمر که کارکرد راستین خود یعنی مامن وماوا بودن را از دست داده ، به ایجاد بیگانگی منجر شده است که پیامدهایی چون از دست رفتن حس تعلق و  وابستگی را در پی خواهد داشت ،یکی ازمهمترین علل از دست رفتن هویت مکانی در شهرها، تضعیف نقش محلات است ، زیرا محله به منزله شاکله هویت بخشی به مکانهای شهری است به طوریکه « پاپورت » محله را ابزاری توصیف می کند که ساکنان با بهره گیری از آن هویت خود را باز می یابند وبه توانایی معرفی خود در سطح فردی یا جمعی می رسند.

محله قیلر یا یوخاره محله (محله بالا) نیز روزگاری برای خود برو بیا داشت ، محله ایی با آن خانه های گلی ، جوی های پرآب ، حیاط های بزرگ و همسایه های باصفا ، متاسفانه این روزها بسیاری از آنها بدست فراموشی سپرده شده و بقدری با سرعت شکل ظاهری خود را در حال مدرن شدن پیش می برد که دیگر نمی توان در چند سال آتی بعنوان یک محله قدیمی و سنتی از آن یاد کرد ، تعداد اندکی از آن خانه های قدیمی کاه گلی با تیرهای چوبی و دربهای چوبی کلون دار بجای مانده که هنوز حالت و شکل و شمایل قدیمی خود را حفظ کرده اند. 

در بررسی بافت محله قیلر(یوخاره محله ) ارتباط ذاتی ،کلی و ساختاری بین مذهب و فضای مهندسی شهری و مناسبات فردی و اجتماعی کاملا مشهود است ، می توان گفت محله قیلر، محله ایست که هسته اولیه شکل گیری شهر قروه را تشکیل داده است ، شکل گیری این محله نیز، دقیقا واجد همان خصوصیات اولیه شکل گیری محلات سنتی و قدیمی دیگرشهرهای کشورمان است .

سکونت در محله قیلر را  در دو برهه زمانی کاملا متفاوت می توان مورد بررسی و نقد و کنکاش قرار داد ، مرحله نخست :سکونت در محله قیلر از ابتدای شکل گیری کانونهای جمعیتی تا سال 1317 ( بعد از تاسیس بخشداری در قروه و انتصاب آقای کبودوند بعنوان اولین بخشدار قروه ،که وی در اولین اقدامش ،نسبت به احداث خیابان پهلوی (چمران فعلی ) از محل میدان اتحاد تا چهار راه حسینیه و ترغیب ساکنین محله قیلر به نقل مکان و احداث بناء ی جدید و استقرار واحدهای تجاری مسکونی در بدنه خیابان مذکور نمود که در نتیجه منتج به گسترش قابل توجه مساحت محله مذکور و احداث بناهای جدید و استقرار منازل در بدنه  خیابان چمران فعلی گردید و مرحله دوم :بعد از سال 1317 تا بحال را میتوان مورد بررسی و تحلیل و ارزیابی قرارداد .

در زمان مسئولیتم در شهرداری قروه ، بمنظور هویت بخشی و یا بهتر عرض کنم حفظ هویت، یوخاره محله و ساماندهی و تقویت عوامل موثر در شکل گیری و توسعه پایدار و متوازن محله ، همچون سایرنقاط برخوردار شهر و همچنین ارتقاء درجه شهرداری ( ارتقا درجه شهرداری در سال 1384 با پیگیری صورت گرفته از درجه 7 به درجه 8 ارتقا یافت) ، با جلب نظر بزرگان شهر و صاحب نظران نسبت به پیگیری جدی محله بندی شهرقروه و خصوصاً محله قیلر اقدام نمودم که در نهایت با طی پروسه و فرایندی بسیار طولانی ، در ادارات مختلف خصوصا، استانداری ، سازمان مدیریت استان، سازمان شهرداریها و ... ،مع الوصف با تصویب در وزارت کشور و ابلاغ توسط آقای سیدعبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور وقت در سال 1384  موفق به محله بندی شهر گردیدیم ، که بنظرم اولین گام در حفظ و صیانت از بافت قدیمی و ارزشمند شهری و شناخت و تمرکز بر ارائه خدمات متناسب و درخور در آن محله است و عملا ً نیز امکان اجرای طرحهای همچون بازآفرینی شهری و یا طرح بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و با ارزش شهری و.... را فراهم می نماید.

 
 

محله قیلر در آن زمان دارای جمعیت 11500نفر و مساحت تقریبی 125 هکتار بود.

 

 

 

در بررسی معماری واحدهای مسکونی محله قیلر قدیم می توان گفت: اغلب خانه ها یک طبقه و شبیه هم با دیوارهای خشتی و با سقف های تیر پوش و حیاط های بزرگ که معمولا دارای دیوارهای کوتاه ، وجه اشتراکشان داشتن تنور در حیاط یا در یکی از اتاقها بود، مصالح ساختمانی اکثر  خانه ها خشت و یا سنگ و لاشه سنگ بوده و در ساخت بیشتر دیوارها از گل رس به شکل خشت مربعی استفاده می شده که بدلیل واقع شدن در بافت کوهستانی همواره دیوارها بسیار قطور و گاهی تا عرض یک متر نیز لحاظ می شده ، بام همه آنها نیز تیر چوبی و گل اندود که هرساله بالاجبار  برای جلوگیری از نفوذ آب باران و برف آنها را مجدداً کاهگل مالیده و مرمت و تعمیر می نمودند تا از گزند سرما محافظت شود و بعدها نیز آجر و تیرآهن به جمع  مصالح ساختمانی موجود اضافه شده است.

نمای خانه ها را بخاطر اینکه ظاهری آراسته و خاص داشته باشند ،گل خاک سفید می مالیدند تا شکل مطلوبتری بخود بگیرد و داخل خانه ها را نیز با خاک سفید یا کاه نونوا می کردند ( استفاده از خشت بخاطر صرفه جویی فوق العاده آن دربحث جلوگیری از هدر رفت انرژی ، گرما و سرما موثر بود و سفید کاری خانه ها علاوه بر آراستگی نما ، دیوارهای خانه های گلی عایقی بسیار مناسبی در برابر گرمای سوزان آفتاب و سرما و باد و باران بودند و عملا جلو نفوذ گرمای خورشید به لایه های درونی دیوار و در نتیجه گرم شدن داخل خانه ها را می شدند ، فلذا  پس از اینکه خورشید غروب می کرد گرمای ذخیره شده در دیوارها بتدریج در طول شب به داخل خانه انتقال داده و از سرد شدن بیش از حد خانه جلوگیری می کرد).

خانه ها دارای پنجره های چوبی که دارای نقش و نگارزیبا بودند ، اکثرا  نیز دارای زیرزمین و یا سیزان ، طویله و سرداب (که محلی برای نگهداری مواد فاسد شدنی) بودند و در داخل    حیاط ها نیز باغچه هایی برای کشت سبزیجات و همچنین محلی برای نگهداری موقت حیوانات به نام کوتان داشتند(متاسفانه در سالهای اخیر با کمبود زمین خام و آماده ی ساخت در بافت مرکزی شهر و افزایش تقاضا برای واحدهای کوچک و کاهش سطح زیر بنا منازل با تفکیک واحدهای مسکونی در بافت های مرکزی و محله های قدیمی شاهد از بین رفتن آن حیاط های بزرگ و زیبا وبا مصفا هستیم).

در خانه ها هشتی هایی که سقف هایش اکثرا پر بود از خوشه های انگور آویزان و در ورودی خانه ها دربهای کوچک و دو لنگه چوبی که دارای کلون و کوبه هایی که صدایش اهالی خانه را از جنسیت فرد پشت در مطلع می کردند ، کلونهایی که امروزه جایشان را به آیفونهای تصویری داده اند ، در چندین کوچه یوخاره محله ( محله بالا) ، خانه های قدیمی دارای « نقب» بودند بطوری که نقب ها از راه زیر زمین و سیزان چندین خانه را به هم متصل می کردند ، به علاوه کنج هایی برای مخفی شدن و مخفی کردن اجناس وارزاق داشتند .

همچون اکثر محلات شهرهای کشور ،محله قیلر نیز دارای کارکردهای مختلف اجتماعی ، اقتصادی و حتی نظامی نیز بوده ، مسجد و حمام در مرکز محله قرار داشت ، بنظر می رسد بدلیل اینکه ساکنین بتوانند خود را در مقابل تعرضات احتمالی حفظ کنند ، خانه های محله را با رعایت و لحاظ الزامات امنیتی به مانند جامعه ای بسته ساخته بودند ، بطریقی که اکثر خانه ها بهم ربط داشتند، تا در اتفاقات و تهدیدها بتوانند همدیگر را محافظت و یا حداقل اطلاع رسانی کنند ، لذا میتوان گفت بنوعی درون گرا نیز بوده اند ، اکثر درب ها و پنجره ها بدرون حیاط  بوده و بدلیل رعایت مسائل فرهنگی و اجتماعی ، حیاط خانه ها خیلی به بیرون دید نداشته است ،تنگ و تاریک طراحی کردن کوچه ها نیز بدلایل امنیتی بوده که در مواقع ناامنی و هجوم بیگانگان و راهزنان محلی ، عبور به محله به سختی صورت گیرد و در فواصل معینی طاقهایی می ساختند تا مهاجمان سوار بر اسب نتوانند در آن تاخت و تاز کنند  و معمولا برای امنیت بیشتر در یک کوچه طویل در چند نقطه کوچه ها را بن بست طراحی می کردند و درب سه الی چهار خانه نیز  در هر یک از آنها باز می شده است ،

در گذشته در بسیاری از همین کوچه ها درختان تنومند و کهنسالی وجود داشت که مردم محل در زیر سایه و خنکای آنها استراحت و وقت گذرانی می کردند و از حال و احوال و اوضاع هم باخبر می شدند که متاسفانه امروزه خبری از آن درختان نیست! ، محله قیلر بدلیل قدمت و اعتبار خاصی که نزد قروه اییها داشت در محرم و اعیاد مذهبی و جشنها یکی از پایگاه های مهم مذهبی شهر محسوب و هیاتهای سینه زنی ، زنجیر زنی ، تعزیه و علم کشی و کوتل با آیین و رسوم خاصی که آمیخته به مقدسات و فرهنگ دیرینه مردم محل بود انجام می گرفت است.

محله قیلر دارای چندین واحد آموزشی و مدرسه قدیمی بود که دختران و پسران قدیم و پدربزرگان و مادر بزرگان فعلی شهرمان خاطرات شیرین و فراموش نشدنی از آن مدارس و معلم ها  دارند ، مدرسه چهارم آبان پایین تر از مسجد یوخاره محله (امام سجاد فعلی) و روبروی مغازه دایی کریم معظمی و همچنین مدرسه ناهید که اولین مدرسه شهر قروه بود که در خانه های واگذاری مرحوم میرزا رضا ملکی در جوار مغازه اش و معلم هایی که نامشان برای همیشه ماندگار خواهد ماند :

آقایان هدایی ،حاج حسن جلیلی ، آدمی، فدایی ، منجمی ، الله کرم احمدی  ،حمزه عراقی ، ،فیروزدهقان، حسن سلطانی (ازایشان بعنوان موسس کتابخانه های عمومی قروه نیز یاد می شود ) ،فیروزبر ، عزت یار(معلم و رئیس اداره فرهنگ) ، رجبی ، دادفرما ،و....

و خانم ها: کُرد ، بهمنی، باوفا ، دانشور ، شهین سپهر آرا و...( چون خانم شهین سپهرآرا آموزگارمدرسه و همسرشان آقای دادفرما همزمان معلم همان مدرسه بودند و خواهر خانم سپهرآرا بنام ناهید در همان مدرسه محصل بوده و در نوجوانی فوت می کند،لذا اسم مدرسه را بنام ناهید نامگذاری می کنند) و (بناء مدرسه چهارم آبان نیز که محل سکونت رئیس اداره مالیه بود بعد از انتقالی از قروه به اداره فرهنگ وقف نمود) و سالها بعد نیز مدرسه دیگری نیز بنام افسرساخته  و به جمع مدارس محله اضافه گردید و جمعاً محله قیلر دارای همان سه مدرسه بود.

مکتب داران آن روزهای قروه در محله قیلر ، قبل از تاسیس مدارس جدید مدرن که بدون اخذ وجهی در منزل شخصی خود و در کنار مشاغل کشاورزیشان، نسبت به امر خطیر سواد آموزی و همچنین آموزش و تلاوت قرآن کریم  به کودکان و نوجوانان قروه اقدام می نمودند « آقایان کربلایی بایرام خان رحیمی وهمچنین اسدالله جعفری» پدر آقای عقیل جعفری بودند که بعدا به استخدام اداره فرهنگ درآمد.

در سال 1341 با پیگیری جدی و تصویب انجمن دوره سوم شهر ( آقایان سید عباس اجاقی، یعقوب ابراهیمی ، علی اکبر حنیفی، محمد علی نجفی، یداله مرادی ، سید جمال الدین حسینی ) و در زمان تصدی شهرداری آقای محمد علی یعقوبی و همت شهرداران بعدی با اختصاص زمینی از اراضی جای خرمن عمومی قروه در خیابان بلوار امام خمینی فعلی روبروی بانک ملی ( محل فعلی اداره برق شهرستان قروه) و خرید دیزل ژنراتور و سایر تجهیزات مربوطه و احداث موتور خانه ، حوضچه ، استخر آب مربوطه و تیر گذاری و احداث خطوط انتقال و شبکه توزیع و واگذاری  انشعابات برق به اهالی محله قیلر زیر نظر شهرداری قروه اقدام گردید،که بنام کارخانه برق نیز مشهور شد( اولین انتقال برق موقت به منازل قروه مربوط به برقدار کردن خانه های محلات همجوار آسیاب دیزلی بلاکستون مرحوم میرزا رضا ملکی بود) و سالها بعد نیز با استقرار اداره برق در شهرستان قروه ، توزیع برق به این اداره محول گردید .

در سال 1344 نیز با تصویب انجمن دوره چهارم شهر ( آقایان محمد علی یعقوبی ، یعقوب ابراهیمی، علی اکبر حنیفی ، یداله مرادی ، سید عباس اجاقی ) و در زمان شهرداری آقای عیسی احمدی و همت شهرداران بعدی و با تامین قسمت اعظم اعتبار توسط استانداری کردستان و همکاری اداره عمران ملی ،ابتدا با حفر یک حلقه چاه نیمه عمیق ( دهانه گشاد) در محله فعلی چشمه های آب سراب ( هنوز بقایای آن باقی مانده است) و حفر کانال و لوله گذاری قسمتی از مسیر، قصد تامین و انتقال آب شرب بهداشتی به محله قیلر را داشتند که با ایجاد مشگلات اجتماعی توسط زارعین و صاحبین حق آبه و نارضایتی و مخالفت جدی و ممانعت از انجام کار مواجه، که مجددا ً با احداث مخزن زمینی بتنی چهل متر مکعبی در انتهای خیابان مدرس غربی فعلی و حفر یک حلقه چاه در اراضی اطراف میدان فرمانداری فعلی ، نسبت به احداث موتور خانه و لوله گذاری خطوط پمپاژ و انتقال آب و واگذاری اشتراک آب شرب بهداشتی در محله قیلر زیر نظر شهرداری قروه اقدام گردید که اولین آبرسانی آب شرب بهداشتی اهالی قروه نیز محسوب می شود(در سال 1372 با تاسیس شرکت های آب و فاضلاب ،انجام امور آب وفاضلاب از شهرداری انتزاع و به اداره آب و فاضلاب محول گردید).

با احداث خیابان حسینیه در ضلع غربی محله قیلر در حدود مرز منازل  مسکونی و باغات موصوف به باغ امام و واگذاری قطعه زمین توسط مرحوم آقای علی محمد ملکی ( مشهدی علمَمَد) نسبت به احداث غسالخانه در نزدیکی خیابان حسینیه روبروی اداره دامپزشکی فعلی ) توسط شهرداری و با مشارکت مردم اقدام گردید.

احداث اولین مسجد قروه نیز در محله قیلر بود که مردم بعنوان مسجد یوخاره محله می شناختنش ، که بعدها نیز بنام مسجد امام سجاد (ع) نامگذاری و نامیده شد،  بانی خیر احداث و هیئت امناء آن نیز آقایان کربلایی یعقوب علی عسگری ، عیس امانی و علی محمد ملکی و غیره بودند، که محل برگزاری مجالس ختم و عزاداری های محرم و اجتماعات و تصمیم گیریهای عمومی مردم بود ، سالها بعد نیز با گسترش محله قیلر و ازدیاد جمعیت و سکونت مهاجرین جدید ، به همت آقایان حاج روح اله مرادی و غلامرضا رضایی و خیراله مرادی و دیگران  ، مسجد دیگری در محله قیلر احداث که به نام مسجد امام رضا (ع) نامیده شد، چندین سال بعد نیز مسجد پایین محله که مسجد جامع نامیده شد به همت آیت الله سید ابوالحسن موسوی همدانی و بعدها حجت الاسلام کرمانی احداث و بازسازی گردید، موذن و مداح مسجد یوخاره محله نیز آقایان کربلایی باقر حنیفی ، خداوردی ملکی ،عبدالله عراقی، ابراهیم الهیاری و بعدها نیز آقایان رضا الهیاری ، محمدرضا ملکی و اکبر نجفی بودند ، اولین معمم  و روحانی که بعنوان موذه و مبلغ دینی در قروه ساکن شد ، حجت الااسلام صالحی بود که در کسوت امام جماعت مسجد یوخاره محله ( امام سجاد (ع)  مشغول فعالیت گردید و از وی بعنوان سردمدار مبارزه علیه بهائیت نیز نام برده میشود) و سالها بعد نیزآقایان  شیخ احمد عراقی و برادرش و شیخ سید علی ولی نیا که هر چهارنفر نیز اهل شهر سنقر بودند و بعنوان روحانی و مبلغ دینی در قروه ساکن شدند، «چاوش خوان» محله نیز آقای سیدحسین حسنی پدر آقایان سیدمحیط  و سید عبدالمطلب بود (چاوش خوانی : آواز و شعرخوانی مذهبی مخصوصی که در منقبت ائمه و در بدرقه و پیشواز زائران اماکن زیارتی کربلا و مشهد می خواندند که در اکثر شهرهای و محلات قدیمی و مذهبی کشور متداول بوده  و ایشان جاوش خوان قافله محله قیلر بوده است ).

محله قیلر دارای چهار باب آسیاب آبی که بصورت مشترک متعلق به خوانین محلی بود که هر ساله به افراد محلی به اجاره واگذار و مورد استفاده عموم مردم محله قیلر و روستاهای اطراف قرار می گرفت ، آسیابها با استفاده از فشار و حجم آبی که از چشمه سراب خارج می شد کار می کردند، براستی میتوان گفت: که آسیاب های آبی گنجینه های ارزشمند بجای مانده از نسل کهن ، برای نسل امروزی بودند ، جریان آب و سایش سنگها و چرخش پره ها و ریزش آب از آن جلوه های از هنر و معماری مردمان شهرم بود(جریان آب ذخیره شده پره های سنگ آسیاب را به حرکت در می آورد سنگهای آسیاب از نوع مقاوم و به شکل مدور هستند که یکی ثابت و دیگری متحرک است ، گندم یا جو ، از روزنه ایی به مرکز سنگ هدایت می شد و بر اثر سایش و حرکت سنگ بالایی بر سنگ پایینی ، گندم به آرد تبدیل می شد)، سه آسیاب  در محل ابتدای بیشه زارهای سراب و آسیاب دیگر نیز در نزدیکی مسجد یوخاره محله قرار داشته است، تعمیر وسرویس و تیز کردن سنگهای آسیاب ها توسط استاد الله بخش صالحی و نوروز صالحی و استاد محمدرضایی مشهور به ممددادا انجام می گردید و سالها بعد نیز تعمیر آسیاب دیزلی مرحوم میرزا رضا ملکی نیز توسط استاد غلامرضا ملکی انجام می گرفت (خوانین و بزرگ زمین داران قروه چهار نفر بودند که سرجوق سهم املاک اراضی خاندان معتمد هاشمی آقای حبیب اله ملکی ، سرجوق سهم املاک و اراضی خاندان میرمحمودحسینی(اوقاف) آقای  سیدعباس اجاقی ،سرجوق سهم املاک و اراضی خاندان آصف وزیری یا ملوک خانم آقای میرزافرج اله عبدی ،سرجوق سهم  املاک و اراضی خاندان معتمدوزیری آقای میرزا موس صمدی بودند ، (جوق یک واژه تورکی و به معنی گروه و دسته است) ، کدخداهای  محله و قروه نیز آقایان کدخدا شکراله صمدی ،کدخدا محمدسعید ملکی، کدخدا مختار زارعی ، کدخدا شعبانعلی قاسمی ، کدخدا فرج اله الماسی بودند. 

یوخاره محله دارای چندین قهوه خانه و یا بعبارتی چایخانه و یا رستوران سنتی کوچک بود که مسن ترها و مردان محله جهت هم صحبتی و تعاملات اجتماعی و سرگرمی و گذراندن وقت و نوشیدن چای در آن حضور می یافتند که قدیمی ترین آن متعلق به آقای محمد علی همتی (در محل خیابان کارگر فعلی ابتدای کوچه شهید فعله گری ) بود که پاتوقی برای تجمع گروه های آشیق خوان که از شهرها و روستاهای همجوار خصوصا ً منطقه مهربان شهرستان کبودرآهنگ جهت مشاعره و آشیق خوانی که به قروه می آمدند بود، قهوه خانه های دیگر نیز متعلق به آقایان ابراهیم عباسی معروف به ابراهیم بشیر و ابراهیم زارعی و  حسین خالدیان بودند.

در محله قیلر ( کوچه فروس ،محل حمام  عمومی بازسازی شده جهاد سازندگی فعلی و در نزدیکی مسجد امام سجاد (ع) و یا جلو اداره مالیه ،مدرسه 12 فروردین فعلی ، در کوچه مسجد امام سجاد ) ،برسم سنت همه ساله در فصول معینی از سال ، معمولا فروردین بعد از سیزدهم و فصل پاییز بعد از فراغت از برداشت محصولات کشاورزی ، در موعد معین تعیین شده با اعلام جارچی محله ( فردی به نام جارچی در اکثر محلات درقدیم انتخاب می کردند، که در مناسبات مختلف همچون عزا، عروسی و اتفاقات جار می کشید و اطلاع رسانی می کرد، که در آن زمان آقای حبیب اله ملکی فرزند نصراله جارچی وقت محله قیلر بود) و مردم گروه گروه با تجمع گسترده ی همه اقشار ،زن ،مرد و خصوصا جوانان ، با نواختن ساز و دهل و اجرای موسیقی های محل توسط مطرب ها به استقبال ورود پهلوانان، کشتی گیران ، مردان قوی پنجه و پر آوازه عصر خود و نامداران منطقه و شاید کشوری در محل یاد شده می شتافتند ، پهلوانان حاضر نیز در محل با انجام حرکات زیبای نمایشی و ورزشی و رجز خوانی مطالبه مبارز و حریف می کردند.

تعزیه گردان و شبیه خوان محله نیز آقای کربلایی حبیب الله الهیاری فرزند کربلایی رستم (وفات 1343) بود که هر ساله در ایام دهه اول محرم با مدیریت و ساماندهی گروه ، مراسم تعزیه را در محل محوطه جلو اداره مالیه (مدسه چهارم آبان یا دوازده فروردین فعلی ) با روایتگری وقایع عاشورای حسینی و رنج و اندوه و مصیبت وارده بر کاروان اهل بیت و همچنن معرفی شهداء کربلا برگزار می کردند ، که خود ایشان نقش شبه شمر و فرزندانش آقایان اسماعیل و رضا نیز نقش شبه حضرت علی اکبر و علی اصغر(ع) را بدرستی نقش افرینی می کردند که مورد استقبال بی نظیر محبان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در محله قرار می گرفته است و در پایان مراسم نیز مطابق سنت هرساله همه مردم قروه و خصوصا شرکت کنندگان در مراسم تعزیه مهمان سفره نذری خانه مشهدی علی محمد ملکی بودند.

«مطرب های » معروف محله  روانشاد آقای شاحسین سلیمانی و فرزندانش بودند ،آقایان ابراهیم مشهور به حاجی (دهل زن قهار) وغیبعلی (کمانچه زن چیره دست و سورنا نواز بی نظیر) و یوسف مشهور به بال بال ، گروه نوازنده و خواننده کاملی بودند که با نواختن سازهای اصیل ایرانی و خواندن آوازهای محلی ترکی و کوردی ،مردم محله را به نشاط می آوردند ، مهارت و خلاقیت های فردی و گروهی آنان ، درکنار جذبه و محبوبیت و شخصیت فردیشان ،حال و هوای مردم سختکوش و  پرتلاش یوخاره محله را با نغمه های طرب انگیز و دلکش تغییر می داد و در جشن  ، شادی  ،  عروس ها و برداشت محصول و مناسبتهای آغازین سال عالی می نواختن و شادی می آفریدند ،

 

دونمونه از ترانه ها  فولکلور که به گویش ترکی قروه ای (آغوز غربی) ساخته و در شادی ها می نواختن و می خواندند بشرح ذیل است:

نمونه دیگری که میتوان ذکر کرد: 

 ماه مبارک رمضان در باور مردم قروه از جایگاه والا و ویژه ای برخوردار بود و آداب و سنن ارزشمند و ماندگار زیادی در محله قیلر در ایام ماه مبارک رمضان انجام می گرفته است ، در هنگام سحری شاهحسین سلیمانی به اتفاق فرزندانش بر پشت بام مسجد سحری نوازی می کردند( ساز سرنا یا کرنا کوتاه ، همراه با دهل جهت اطلاع رسانی و شاید بیدار باش مردم می نواختند) و آقایان محمدبهرامی (محمدبیرام خان ) و کرم ابراهیمی نیز بر پشت بام مسجد یوخاره محله با صدایی بسیار گیرا و نافذ « سحری خوانی» و ذکر دعا و مناجات و اشعار عرفانی می کردند ، از آنجا که این رسوم با باورهای اعتقادی و فرهنگی آمیخته شده بود اهمیت فراوانی نیز نزد مردم محله داشته است.

عاشیق فرد یا گروهی نغمه سرای حماسی بودند که نواهایشان عمدتا انتقال دهنده ، فرهنگ و ترویج ارزشها  و سنن کهن فرهنگی قوم خویش بود ، در یوخاره محله زنده یاد عباس ملکی و آقای قوچعلی معظمی عاشیق خوانانی بودند که به تشویق و دعوت مرحوم حاج روح الله مرادی و دیگران درقهوخانه محمدعلی و یا مجالس به اجرای هنر ذاتیشان و رموز عاشیقی و ادبیات شفاهی خوانی با نواختن ضرب ودف و یا ساز سرنا می پرداختند و بیشتر داستان های «کوراوغلو» ،  بیان زندگی و ماجراهای شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی ، داستان «عباس و گولگز» ، «غریب و صنم» ، «اصلی وکرم »را بیان می کردند (شرح عاشیق خوانی مرحوم عباس ملکی را به تفصیل و بصورت مجزا در مقاله  «عاشیق عباس ملکی » در سایت قرار داده شده است). 

 توزیع و استفاده عادلانه آب در یوخاره محله ، شبکه ای بسیار پیچیده  از همکاری و تعاون را بوجود می آورد که در نوع خود کم نظیر و مثال زدنی بود ، شیوه محاسبه و جمع آوری و پرداخت هزینه های عمومی محله همچون پرداخت حق و حقوق میراب و چوپان وعسس و... بسیار قابل تامل است ، مشارکت مردم هرساله در انتخاب  میراب بعنوان مقسم آب و شیوه  ،لایروبی نهرها و جوی های طولانی انتقال آب از مبدا چشمه های سراب و بلاغ و قنوات خالصه و جنیان  تا مقاصد در چندین مسیر ،و کیلومترها دورتر(باغ ها و بیشه زارهای سراب ،باغهای امام در مسیر راه سریش آباد و باغهای دره علممد در مسیر روستاهای قصلان و امین آباد) ، نشانگرجلوه های زیبا و ابعاد مختلف مشارکت  و سرمایه اجتماعی همچون تعامل ، مشارکت ، مسئولیت پذیری ، انسجام و اعتماد ، در مدیریت و اداره محله بود ،میرابهای قدیم محله نیز آقایان براتعلی آزادی  فرزند رسول و عباس سلیمانی بودند ، امروزه سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهمتری از سرمایه فیزیکی و انسانی در  جوامع ایفا می کند و به یقین شبکه های روابط جمعی و گروهی عامل انسجام بخشی  میان انسانها و سازمانها  می باشد ، در غیاب سرمایه اجتماعی سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند ، (لازم بذکر است نهرها و جوبهای فوق الذکر بعدها در زمان شهرداری شهید بزرگوار محمد عزیزی شفا  که خود ساکن محله قیلر بود پوشانیده و جمع آوری گردید).

ذکر نام تعدادی از صنوف  پررونق آن روزهای یوخاره محله و یا آوری و بیان نام متصدیان آنها ، پدران و مادران ،بزرگان و مفاخر خانواده های امروزی ما  و محله  ، سوای از اینکه در چه جایگاه و مرتبه و موقعیت اجتماعی که قرارداشتند ،صنوفی که علاوه بر انتفاع مادی و کسب درآمد، موجبات رونق و انجام امور اقتصادی و رفاهی و خدماتی محله را نیز فراهم می نمودند ، شغلها و پیشه های که وجودشان در آن زمان در محله بسیار مفید و لازم  و موثر بود ، و قطعا همت و تلاش آنان نیز موجب فخر همه فرزندان و نوادگان امروز آنان خواهد بود ،

مامای محله خانم گوهر گوهری مشهور به گوهر عمه ،مادر آقای شاداله گوهری و همچنین خانم پیروزه عسگری همسرآقای عباس ایپگی و خانم معصومه سنگین آبادی مشهور به باجی معصومه مادر آقای سیف اله سنگین آبادی و خانم زهرامرادی خواهرحاج روح الله مرادی بودند

کربلایی یعقوبعلی عسگری نیز در کارگاه خانگی «نُقلهای» خوشمزه محلی که،کام همشهریانم را  شیرین و وصف آن در دورهمی ها ،نَقل مجالس و ورد زبان آنان بود 

حمامچی محله نیز آقای محمد سرهنگی و عباس ایپکی 

آهنگر محله آقای استاد قربانعلی پرباله پدر آقای خلیل پرباله 

آرایشگرمحله آقای علی اکبر صادقی

طبیبان سنتی و گیاهان دارویی و داروفروشان و پزشکان محله نیز آقایان صبحیان ،سعید عرفان و سعید شیخی وسالها بعدبرادران اوصافی 

قصاب محله نیز آقایان کربلایی حبیب الهیاری(کله حبیب )و میرزا عبدالکریم صادقی

عسس یا نگهبان (عطاس) محله نیز آقای اسماعیل بیگلری فرزند بیگلرخان (اسماعیل بیلل)  

باغبان محله نیز آقای سید حسین حسنی پدرآقای سید محیط 

اولین نانوایی محله نیز که در کوچه شهید احمدرضا فعله گری قرارداشت، متعلق به آقای دادا مودتی بود که بر اثر نزاع بقتل رسید

نعل بند محله آقای استاد علی یالپانیان بود

خیاط های محله نیز آقایان استاد رشید رشیدامیری مشهور به استاد رشه و آقای استاد غلامحسین هوشیدری پدرآقای مهندس فرشید هوشیدری بودند 

عکاس محله نیز آقای استاد ابراهیم و بعدها نیز آقای عبدالحمید ملکی  بودند 

چوپانهای محله آقایان اسماعیل رامین و حسین احمدی مشهور به حسین لیلی و کریم میرکی بودند

قنوات جنیان و خالصه  و چشمه های سراب و همچنین چشمه واقع درابتدای خیابان رئوفی (مشهور به بلاغ) تنها منابع تامین آب کشاورزی اهالی محله قیلر بودند که مردم محله بامشارکت و همکاری جمعی تمامی کشاورزان ، بمنظور اعمال مدیریت درذخیره و توزیع و مصرف آب با استفاده از مصالح محلی همچون لاشه سنگ ، خاک رس ،  کاهگل ، مصالح آهکی یا ساروج نسبت به احداث و مرمت سالیانه  ،حوضچه های ذخیره آب کشاورزی (گول) اقدام می نمودند که محله قیلر در آن زمان دارای چهار باب حوضچه ذخیره یا همان گول بود که یکی از آنها در محل فعلی دبیرستان فاطمه الزهرا که توسط خیر بزرگوار آقای محمدحاج همتی احداث گردید (ایشان دراقدامی خیرخواهانه هزینه سفر انجام حج واجب خود را جهت احدات حوضچه ذخیره آب کشاورزان محله صرف می کند) ، گول یا حوضچه دوم نیز در محل بانک ملی شعبه مرکزی فعلی قروه  قرارداشت(بلوار امام خمینی روبرو اداره برق ) و حوضچه سوم نیز در جوار قنات خالصه قرارداشت ، باگسترش شهرنشینی و تغییرکاربریها وتبدیل اراضی کشاورزی به مسکونی ،دو حوضچه اول کاملا تخریب و حوضچه خالصه فعلا بقایای آن برقرار است ،گول چهارم نیزمشهور به «گورگوله »بود ، در محل شهرک فرهنگیان فعلی قرار داشت ، که با هدایت روان آب های باران و برف زمستان و بهار از محل رودخانه فصلی جنیان بوسیله کانال و نهر ذخیره آب انجام می گرفت و در فصل بهار و تابستان آب ذخیره شده ،اراضی مسیر را تا راه فعلی روستای قصلان را آبیاری می کردند ،حوضچه ها ذخیره آب کشاورزی در هر منطقه کشور بنام و اصطلاح خاصی نامیده میشود مثلا در شهرستان تویسرکان همدان بنام ایسیل شناخته شده است ،حوضچه ها در زمان خود و شاید اکنون هم از بهترین و مناسب ترین روشها و ابتکارات در نگهداری و ذخیره سازی آب مورد نیاز کشاورزان  می باشد ، لذا می طلبد با عنایت به کاهش قابل توجه نزولات آسمانی و کمبود شدید منابع تامین آب کشاورزی ، به مقوله احداث حوضچه ها با مصالح جدید عایقهای پلیمری ژئوممبران اهتمام ویژه ای داشته باشند. 

با افزایش  خانوارهای ساکن محله قیلر و لزوم احداث و گسترش شبکه های معابر عمومی با تصویب انجمن دوره پنجم شهر ( آقایان اقبال ملکی، اقبال ابراهیمی، عباسعلی کرم پور، محمد علی یعقوبی، قاسم الهیاری) و درسال 1348 در زمان شهرداری آقای کرم ابراهیمی نسبت به احداث بلوار رئوفی و همچنین خیابان مدرس غربی فعلی در اضلاع شرقی و جنوبی محله قیلر اقدام گردید که دراحداث معبر ضلع جنوبی که عملا در مرز منازل مسکونی و ابتدای بیشه زارها وباغهای سراب ایجادگردید ، درخت گردو تنومند و کهنسال متعلق به آقای مختار عظیمی نیز قطع میشود که مورد اعتراض اهالی  واقع گردید.

تعدد کوچه ها در محله قیلر که به منزله شاهرگ حیاتی ، ارتباطی عبور و مرور مردم به حساب می آید بسیار نمایان و قابل توجه است ، بزرگترین معبر و کوچه ایی که در  محله قیلر که از ابتدای ضلع جنوبی محله ، از بیشه زارهای سراب آغاز و امتداد آن تا خیابان حسینیه فعلی ادامه داشت  و درگذشته جوی و نهربزرگی که مسیر اصلی عبور و انتقال آب  به باغات موصوف به باغهای امام بصورت رو باز در آن برقرار بود ، دراواخر سال 1383 واوایل سال 1384 تقریبا تمام کوچه های خاکی محله قیلر به همت همکاران سختکوشم در شهرداری قروه آسفالت و جداول و جوبهای هدایت آبهای سطحی آن نیز بازسازی و مرمت گردید و محله تقریباشکل ظاهری  مناسب و قابل قبولی بخود گرفت.

محله قیلر دارای ویژگیهای خاصی چون ، مکانی گسترده با جمعیت تقریبا کم بود، ساکنانش بیشتر قوم و خویش هم بودند، روابط عاطفی در میان آنان بدور از هر گونه تعصبات مذهبی و زبانی حرف اول را میزد ، واژه همسایه به معنای واقعی کلمه در آنجا نمود عینی داشت، عروسیها و عزاداریهایش همه گیر و غم و شادیهایش  برای همه بود ، خیر و خیرات و نیک اندیشی در میان ساکنان بسیار رواج داشت ، تقریبا به جرات میتوان گفت که هر کوچه و خانواده برای خودش بزرگ و ریش سفید و حلال مشگلات داشت که نزد همه محترم و عزیزبودند.

 بازی ها و ورزشهای دسته جمعی و گروهی محله ،صمیمیت و سادگی و حتی دعواهای بچه ها درکوچه ها، باهم بودنها، واقعا صبر و تحمل آن مردم مثال زدنی و فراموش نشدنیست، هنوز هم از درون دیوار خانه هایشان می توان صدای شادمانی کودکان و راز و نیاز پدران  ومادر بزرگ هایمان را شنید ، وقتی پای صحبت  و نقل خاطرات شیرین بزرگان و کهنسالان شهرمان می نشینیم ، یوخاره محله را به چشم تکه ای از سرزمین گم شده خود که جوانی و گذر عمر  و روزهای خوب و بدشان را در آن سپری کرده اند به نیکی یاد می کنند ،میتوان گفت اهالی  محله قیلر کشاورزان ، دامداران و باغداران و خرده مالکینی بودند که سالیان سال در کنار هم کاشتند و برداشتند و این مردم مهربان فارغ از تجملات شهری ، چه زیبا زیستند.

هر نقطه از محله برای هریک از ساکنانش دارای قداست وارزش و احترام خاصی بود ، شاید یک فرد و یا خانواده به هر دلیلی اقدام به تغییر محل زندگی چندین ساله خود می کرد ، اما نام آن محل ، علیرغم تغییرمحل سکونتش، بروی آن فرد باقی می ماند، محل زندگی هر فرد مثل یک شناسنامه است که باید به آن بالید ، لذا باید توجه داشت که ازدست رفتن هویت محله موجب کمرنگتر شدن تعلق خاطر شهروندان به شهرها شده و همبستگی اجتماعی بشکل قابل توجهی کاهش می یابد ، استحاله انسان شهری در میان سنگ و آهن و خیابانهای شلوغ و پر ترافیک ، آپارتمان ها و آسمان خراشها معضل زندگی امروزه شهری است ، که روز به روز تهی تر از مناسبات اجتماعی می شود ،طی سالهای اخیر با رشد شهر نشینی مدرن ، سبک زندگی مردم نیز تغییرات محسوسی داشته و کارکردهای محله ها تقریبا از بین رفته و یا بسیار کم رنگ شده  که تاثیرات این موضوع را میتوان در تغییر ارزشهای فرهنگی و مناسبات اجتماعی اعم از مردمداری ، همسایه داری ، صله رحم ، همدردی و ..... مشاهده کرد ، موضوعی بسیار مهم که برای جامعه ایرانی یک زنگ خطر جدی محسوب می شود .

امروزه شاهدیم اهالی قیلر هنوز هم در بسیاری از موارد با همان سبک و سیاق قدیمی و سنتی  زندگی می کنند ، اینجا همه چیز زیبا و قشنگ است ، شاید خیلی از قدیمی های محله همچون بزرگان و نیاکان خانواده های: حنیفی ، صمدی ، ملکی ، الهیاری ، مرادی ، عسگری، نعمتی، یعقوبی، زارعی، ابراهیمی، خادمی و طاهری ،سرهنگی ، ایپکی ، امانی ..... درمیان ما نباشند و ایفاد آنان در محله های دیگر و یا به شهرهای دیگری مهاجرت کرده باشند ،لیکن یکی از نقاط مثبت این محله این است که همه آنانی که باقی مانده اند و یا از جای دیگری به اینجا آمده اند بومی محسوب می شوند و میتوان گفت بازمانده های ازهمان نثل ساکنان قدیمی محل هستند ،متاسفانه این محله قدیمی و سنتی امروزه حال و هوای خوب و خوشی ندارد  و تعدادی ازمردم شهرمان و همچنین مسئولین امر بخاطر ظاهر فرسوده و کم رنگش  به آن اهتمام و توجهی ندارند!! و این در حالی است که  محلات قدیمی در هر شهر نماد واقعی هویت فرهنگی و تاریخی مردم آن شهرمحسوب می شوند ، بنابراین باید مردم و مسئولین اهتمام جدی در احیاء و بازسازی آن بورزند و با تدابیر و اتخاذ تمهیدات خاص و با حفظ پیشینه تاریخی موجب رونق روزافزون و حتی  در آینده با توجه به وجود پتانسیلهای قوی محله نسبت به جذب گردشگر نیز اقدام  شود. 

متاسفانه با گسترش روز افزون شهر نشینی و خصوصا آپارتمان نشینی و از بین رفتن بافت سنتی شهرها ، شاهد فراموش شدن و یا تغییر ظاهر این محلات قدیمی و زیبا و پر خاطره هستیم ، محله های قدیمی خصوصا محله قیلر علیرغم سادگی ساخت و معماری آن یکی از محله های اصیل نشین شهر محسوب می شد ، گشت وگذار و قدم زدن هر چند کوتاه در کوچه های قدیمی آن که هنوز تعدادی از خانه های آن تعریض و عقب نشینی لازم را مطابق ضوابط طرحهای جامع و تفصیلی جدید شهرانجام نداده اند ، دیدن مردم باصفا ، ترک و کورد زبانان در کنار هم ، حس و حال بسیار خوب و دل نشینی دارد، کوچه هایی باریک و قدیمی با بناهای قدیمی که هرکدام هزاران خاطره را در دل خود جای داده ، کوچه های شلوغ و خانه های پر جمعیت با هیاهو و  سر وصدای بچه ها .

بنابراین بمنظور حفظ و احیاء و بازسازی بافت قدیمی و ارزشمند محله و ایجاد نشاط و سرزندگی هر چه بیشتر ساکنین و همچنین ایجاد توازن میان کالبد فضایی بافت قدیم و جغرافیای جدید در راستا و چارچوب توسعه متعادل و پایدار مناطق و نیز مقاوم سازی ،جداره سازی ، بهسازی ، مرمت ، نوسازی، بازسازی و تجدید سازمان محله و بناهای همجوار بالحاظ معماری متناسب با فرهنگ و استفاده از مصالح بومی مستحکم  و مقاوم محلی که بسیار ضروری و حیاطی می باشد ، پیشنهاد می گردد: سه بخش از محله بشرح ذیل بعنوان مکانهای اصلی شکل گیری و کانون های جمعیتی  که بیشترین بناهای ارزشمند مسکونی و یا تجاری قدیم و حال را دارند و دارای محوطه و فضای مناسب و معابر دسترسی جنبی و جایگزین جهت انتقال ترافیک محله می باشند ،ابتدا تبدیل به پیاده راه و با رعایت الزامات زیست محیطی و ضوابط شهرسازی و جلب نظر ادارات خدماتی نسبت به احیا فضای سبز و ایجاد مبلمان شهری متناسب و همچنین مقاوم و مستحکم سازی بناها و نماسازی آنها برابر الگوی ارائه شده مشاوران ،در سه معبر زیر اقدام گردد:

1. خیابان کارگر کوچه شهید احمدرضا فعله گری تا خیابان سید جمالدین اسدآبادی

2. کوچه موصوف به مسجد امام سجاد ، از ابتدای کوچه از طرف خیابان کارگرتا مسجد 

3. کوچه فردوس ازطرف مسجد امام رضا تا خیابان مدرس غربی  

 

 

                                                       گردآوری و نگارش : دکتر هوشنگ ملکی- تابستان 1400



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 1 شهريور 1400برچسب:محله قیلر, یوخاره محله , | 19:47 | نویسنده : هوشنگ ملکی |